قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

قاضی دادگستر

« هنر عدالت آن نیست که همۀ گناهکاران به مجازات برسند، بلکه درآن است،که هیچ بیگناهی مجارات نشود »

قضاوت زود هنگام

عربی نزد قاضی گواهی داد.

قاضی گفت: می ماند که دروغ می گویی.

عرب گفت: والله که دروغگوی خود را در لباس قاضی پنهان کردست.

قاضی منفعل شد و گفت: این سزای کسی است که تکذیب کند بندگان خدای را بی جهتی.


(علی صفی، مولانا فخرالدین، لطایف الطوائف انتشارات اقبال، چاپ7، 1373، ص143)

اندر احوالات مهاجرت

شیخی را از احوالات مهاجرت پرسیدند، بگفت همچون شب اول قبر ماند و هرکسی را بسته به سنگینی نامه ی اعمالش حکمی دگر است. لیک اهل سلوک فرموده اند که هفت مرحله دارد و مرتبت هر کدام را ندانی مگر از آن مرحله به سلامت بیرون آیی و اگر مرد راه نباشی به خوان هفتم نرسی !

 

اول) نیت:

آن لحظه است که مهاجر به ستوه می آید و عزم هجرت می کند. از این نقطه فرد از خاک خود کنده شده است و ولوله ی عزیمت در جانش افتاده و به جرگه ....

ادامه مطلب ...

شکر خدا

چه وقت زنها خدا رو شکر میکنند؟
زن رو به خدا کرد و گفت: چرا باید دیه ما نصف مردها باشد؟ 

خداوند مهربانانه فرمود: ...

ادامه مطلب ...

اتهام

اصفهانیه داشته توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت می‌رفته که پلیس با دوربینش شکارش می‌کنه

و ماشینشو متوقف می‌کنه.

پلیسه میاد کنار ماشینو میگه: گواهینامه و ...

ادامه مطلب ...

بهتر است زود قضاوت نکینم

نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا ....

ادامه مطلب ...

ارزش عمل

روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ...

 یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!

 یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!

 یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!

 یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!

 یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او ...

ادامه مطلب ...

زود قضاوت نکنیم

زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و بر روی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.

مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می‌خواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت. پیش خود فکر کرد : بهتر است ناراحت نشوم. شاید ...

ادامه مطلب ...

تفاوت بزهکار و مزدور

روزی ابوریحان درس به شاگردان می گفت که خونریز و قاتلی پای به محل درس و بحث نهاد . شاگردان با خشم به او می نگریستند و در دل هزار دشنام به او می دادند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است . آن مرد رسوا روی به حکیم نموده چند سئوال ساده نمود و رفت.

فردای آن روز، شاعری مدیحه سرای دربار، پای به محل درس گذارده تا سئوالی از حکیم بپرسد شاگردان به احترامش برخواستند و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد. که دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نظر کردند اثری ...

ادامه مطلب ...

قضاوت ما

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. 

روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال  آویزان کردن رخت‌های  شسته است و گفت: لباس‌ها چندان تمیز نیست. انگار نمی‌داند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد. 

همسرش نگاهی کرد، اما چیزی نگفت. 

هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک  شدن آویزان می‌کرد، زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد.  

حدود یک ماه بعد، روزی زن از دیدن لباس‌های تمیز روی بندرخت تعجب کرد و به همسرش گفت: 

"یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.." 

مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم. 

س.ق۱) عدالت و قانون

عدالت حقیقی درعمل است. (فرانسوی)

فرشته عدالت زورش به شیطان نمی رسد، اما شاگردهای او را خوب بدام می اندازد. (ضرب المثل هلندی)

شمشیر عدالت خیلی تیز است، ولی هیچگاه سر بی گناه را نیم برد. (ضرب المثل چینی)

 

جایی که قانون ختم می شود، ظلم و ستم آغاز می شود.    ( ویلیام پیت)

این هم بدبختی بزرگی است که دربعضی از کشورها، به قوانین بیش از انسان اهمیت می دهند.   (دیسرائیلی)

قوانین، فقرا را آسیاب می کند و واضعین، قوانین اغنیاءاند. (اولیور گولداسمیت)